آثار وبرکات معرفت (13) توکل
بسم الله الرحمن الرحیم
(6) توکّل
«والّذینَ هاجَروافِى اللّهِ مِن بَعدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهم فِى الدُّنیا حَسَنَةً وَلاَِجرِ الاخِرَةِ اَکبَر لُو کانُوا یَعلَمون (41)اَلَّذینَ صَبَروا وَعَلى رَبِّهم یَتَوَکَّلون (42)»(3)
«آنها که پس از ستم دیدن، در راه خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاه (ومقام)خوبى به آنها مىدهیم وپاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر مىدانستند.(41) آنها کسانى هستند که صبر واستقامت پیشه کردند وتنها بر پروردگارشان توکّل مىکنند».(42)
یکى دیگر از امتیازاتى که خداوند متعال به مؤمنین عطا فرموده، توّکل مىباشد؛اگر کسى بر خداوند توکّل کند ؛ خداوند کفایتامرش را مىکند «وَمَن یَتَوَکَّل عَلَى اللّه فَهُوَ حَسبُه »(4)
نکته اى که در این مقام بایدبه آن اشاره شود این که ممکن است بعضى تصوّر کنند ، هر کسى مىتواند از این امتیاز بر خوردار باشد ؛به این معنا که توکّل بر خداوند را نمىتوان به عّده اى خاص که مؤمنین باشند منحصر نمود؛ امکان دارد کسى مؤمن نبوده امّا در کارها به خداوند متعال توکّل کند :
در پاسخ باید گفته شود که "توکّل"حالتى است بعد از معرفت که در مؤمن ایجاد مىشود وآن، باور داشتن این معناست که اگر به خدا توکّل کنیم خداوند ما را کفایت مىکند. ممکن است کسانى هم که باتقوا نیستند معتقد به این معنا باشند؛کما اینکه همه مسلمانان به این مطلب اعتقاد دارند ؛امّا تنها،کسانى این معنا راباور دارند که مؤمن واقعى بوده یعنى با تقوا باشند واین، امر یست قلبى وثمره آن آرامش است ولذا کسانى که تقوا ندارند، گرچه معتقد به این معنا هستند امّا چون به درجه باور نرسیده اند، از آرامش بر خوردار نبوده ودر عمل نیزنشان مىدهند که به اعتقاد خود ایمان ندارند؛ امّا مؤمن در عین حالى که معتقد به این معناست، به دلیل معرفتى که دارد این عقیده، در قلب او جاى گرفته وبه درجه باور رسیده است ویقین دارد که خداوند اورا کفایت مىکند ولذا هیچ ترس وخوفى به دل راه نداده و به وظیفه خود عمل مىکند.خداوند متعال در قرآن کریم مىفرماید: «وَعَلَى اللّهِ فَلیَتَوَکَّلُ المُتِوَکِّلوُن». (5) =«بر خداوند تنها یک دسته توکّل مىکنند وآن دسته "متوکّلون"مىباشند».
--------------------------------------------------------------------------------
1-غررالحکم فصل 8 /ح /248
2-غرر الحکم فصل اول ح 622
3- سورة النحل .
4- سورة الطلاق آیه 3
5- سورةیوسف آیه 67
--------------------------------------------------------------------------------
خداوند متعال باب توکّل را براى همه مردم گشوده واز همه مردم دعوت نموده که به او توکّل کنند،امّاازاین آیه اینگونه استنباط مىشود که تنها متوکّلین (که در واقع همان مؤمنین هستند) از این سرمایه استفاده مىکنند ؛ ولذا مؤیّداین معنا، آیه کریمه دیگرى است که مىفرماید: «اگر "مؤمن" هستید بر خدا توکّل کنید» ؛مستفاد از این آیه کریمه این است که متوکّلین، برخداتوکّل مىکنند واگر شما "مؤمن" هستید توکّل کنید، در نتیجه، متوکّلین همان مؤمنین مىباشند، «وَعَلَى اللّهِ فَتَوَکَّلوا اِن کُنتُم مُؤمِنین» (1)
هنگامى که حضرت ابراهیم خلیل الرحمن (على نبینّا وآله وعلیه السلام) را به دستور نمرود، در منجنیق گذاردند تا او را به داخل آتش بیفکنند وزمانى که در معرض سوختن در آتش قرار گرفت ؛وقتى خواستند اورا به داخل آتش بیاندازند ؛آزر(عموى حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) آمد برصورتش سیلى زد وگفت: «از کرده خود توبه کن واز آنچه عقیده دارى بر گرد»، حضرت ابراهیم( علیه السلام ) فرمود: «حاشا وکّلا». همه موجودات به یارى او بر خواستند؛سپس فرمود:«جز به خدا به هیچ کس نیازى ندارم».(2)
جبرئیل امین( علیه السلام ) مىآید واز او مىخواهد، اگرکمکى لازم دارد او را یارى کند ؛امّاحضرت، خود را محتاج کمک او نمىبیند ودر جواب جبرئیل مىفرماید: «به سوى خدائى که مرا آفریده، محتاجم» ؛ چون او خدا را وکیل خود نموده است واین معناراباور دارد که کسى که توکّل بر خدا کند،خداوند اوراکفایت مىکند ولذابر خدا"توکّل" کرد ؛خداوند مىفرماید:«ما گفتیم:اى آتش !برابراهیم، سرد وسالم باش»=«قُلنایانارُکونِى بَردَاوَسَلاماعَلىاِبراهیمَ»(3)
بدون هیچ ترس ووحشتى، تسلیم در مقابل تصمیم دشمنان شد؛حتّىاز ملک مقرّب الهى هم کمک ویارى نطلبید واین از امتیازاتى است که خداوند متعال به مؤمنین داده است .
امام جعفرصادق ( علیه السلام )مىفرماید :(من انقطع الى اللّه کفاه اللّه کل مؤنة.)(4)
«هر که از غیر خدا بُرید ومتوسّل به خدا شد، خداوند همه مهمّات او راکفایت مىکند».