آثار وبرکات معرفت (20) صبر
بسم الله الرحمن الرحیم
درباره صبر ؛آیات وروایات زیادى وارد شده است که در آنهاامربه صبر شده است که به بعضى از آنها اشاره شد.
واما نکاتى که در این مسئله باید مورد عنایت قرار گرفته ودر آن تأمّل شود، عبارتند از:
الف: آیا صبر از مقامات است یا از حالات؟
ب: آیا عنایت وفضل ورحمت الهى ،بعد از صبر نمودن ،شامل صابرین مىشود، ویا اینکه از ابتدا؛بافضل ورحمت وعنایت پروردگار همراه است؟
ج: آیا همه مردم مىتوانند صابر باشند، یا تنهامؤمنین از این امتیاز بر خوردارند؟
با استفاده از آیات مذکور روشن شد که صبر از مقامات وکمالات وجودى است واز امتیازاتى است که خداوند به مؤمنین عطا فرموده است ،اگر چه خداوند امر به صبر کرده وچنین فرموده که با صابرین است امااضافه مىکند که صبر از اوست «وَما صَبرُکَ اِلاّ بِاللّهِ»(2) واین همان امتیازى است که او ابتدابه مؤمنین داده وباصابرین مىباشدواگر کسى خواسته باشد که از این موهبت الهى بر خوردار شود باید در سلک مؤمنین در آید.) (3)
--------------------------------------------------------------------------------
1- سوره توبه آیه 18
2-بحار ج 3 ص 14 ح 37
3-سوره نحل آیه 127
4- لازم به ذکر داستانى آموزنده از مرحوم والد( قدس سره )در این مقام است، ایشان دچار بیمارى صعب العلاجى شدند که پزشکان از درمان او عاجز، به طورى که حدود دوسال قادر به خوابیدن به پهلو نبودند ودرد زیادى را متحمّل مىشدند ،اما وقتى دوستان به عیادت ایشان مىآمدند واز ایشان دلجوئى مىکردند، در بر خورد با دوستان بسیار شاکر وراضى از موقعیت خود بودند نه تنها هیج جزع وفزعى نداشتند بلکه شادمان وخوشحال از این حال ووضعیت بودند واین حالت براى حقیر بسیار موجب تعّجب بود ولذا در یک فرصتى که تنها بودند،به ایشان عرض کردم که با این درد ورنج فراوان این برخورد بانشاط وشادمانه که گویى اصلاً دردى درشماوجود ندارد چگونه است؟ جمله اى که ایشان در پاسخ فرمودند بسیار قابل تأمل است فرمودند: همیشه آرزو داشتم که معرفت من زیاد شود واز دوستان در خواست مىکردم که براى من از خداوند متعال طلب معرفت کنند حتى بعضى از دوستان که به حج مشرف مىشدند از آنها مىخواستم که درروز عرفه،در سر زمین عرفات از خداوند مبارک وتعالى براى من طلب معرفت کنند، حال مىبینم که گویادعاى دوستان ومؤمنین در حق من مستجاب شده است ،زیرااحساس مىکنم که این مشکلات مرا به خداوند متعال نزدیک مىکند، درواقع این خواسته خود من بوده است، لذا نه تنها از این بیمارى واین دردناراحت نیستم بلکه خوشحال هستم چون این حالت معرفت من را زیاد مىکند.«طوبى له ثم طوبى له».