آثار وبرکات معرفت (37) ذکر الله
بسم الله الرحمن الرحیم
(و لذکر اللّه اکبر) اثر دیگرى از نماز را بیان مىکند که همان به یاد خدابودن و حضور قلب است.
به هر تقدیر ،جمله "ذکر اللّه " بنابر هر دو احتمال، مصدرى است که اضافه به مفعول خود شده است. در این صورت معناى آیه مىشود:«ذکر و یاد خدا، بزرگتر از نهى فحشاء و منکر است».
بیان مطلب :
راغب در مفردات مىنویسد:
«کلمه "ذکر" گاهى در معناى "یاد و خاطره" به کار برده مىشود. مثلاً مىگوید: "افى ذکرک" «آیابه یاد دارى؟ آیا به خاطر دارى؟». و این یاد و خاطر، هیئتى است در نفس که با داشتن آن، انسان مىتواند، آنچه از معلومات کسب کرده حفظ کند، مانند حافظه، با این تفاوت که حفظ را در جائى به کار مىبرند که مطلبى را در حافظه خود داشته باشد. هر چند که الآن، حاضر و پیش رویش نباشد، بر خلاف ذکر که در جائى به کار مىرود که علاوه بر اینکه مطلب در صندوق حافظه اش هست، در نظرش هم حاضر باشد.
و گاهى کلمه "ذکر" را در حضور قلب و یا حضور در زبان، استعمال مىکنند. مثلاً
مى گویند: ذکر خدا دو نوع است ذکر از نسیان، یعنى ذکر به معناى اول و ذکر بدون نسیان، یعنى ذکر به معناى دوم. معناى سوم هم عبارت از سخن است».
مرحوم علامه طباطبایی« قدس سره » مىفرماید:
ظاهر اصل در معناى این کلمه، همان معناى اول است و اگر معناى دوم "نام خدا را به زبان بردن" را هم ذکر، نامیده، از این بابت است که ذکر،لفظى مشتمل بر معناى قلبى نیز هست و ذکر،لفظى اثرى را مىماند که بر سبب مترتب مىشود یا نتیجه ایست که از عمل عاید مىگردد».
آثار حضور قلب
پس نتیجه مىگیریم که "ذکر اللّه"، همان حضور قلب است.واین حضور قلب درصورتى پیدا مىشود که انسان مؤمن باشد وشیطان در قلب او راه نداشته باشد وبر او مسلطّ نباشد ؛ زیرا اگر شیطان بر کسى سلطه پیدا کند دیگر به او اجازه نمىدهد تا حضور قلب داشته باشد جایى که ظلمت باشد از نور خبرى نیست با پیروى از شیطان قلب انسان را ظلمت فرا مىگیرد ولذا اگر ترک گناه، هیچ اثرى نداشت، جز اینکه موجب پیدایش حضور قلب در نماز مىگردید،جا داشت که انسان از انجام دادن گناه پرهیز مىنمود.
ولذا هر چه ایمان قوىتر باشد وتقوا بیشتر، حضور قلب وتوجّه در نماز زیادتر مىگردد.
زمانى که سیره حضرات معصومین « علیهم السلام »موردبررسى قرار مىگیرد آنهائى که انسانهاى کامل هستند ودر مقام قرب الهى مىباشند ودر قلّه کمال ومعرفت به سر مىبرند وقتى که به نماز مىایستادند دیگر به هیچ امرى به جز حضور در محضر معبود نمىاندیشیدند ،بطورى که در نماز تیر از پاى مبارک مولا امیرالمؤمنین على « علیه السلام »خارج مىکنند وحضرت متوجّه نمىشود ونمونه هاى دیگرى که در تاریخ آمده است .
ولذا اگرکسى بخواهد با حضور قلب نماز بخواند لازمه اش ترک گناه ومعصیت است .
بیان و توضیح:
یک وقت ترک فحشاء و منکر براى پاداش اخروى و نجات از عقاب و آتش جهنم لحاظ مى شود و براى رفتن به بهشت، واجبات را انجام مىدهد. امّا یک وقت اصلاً مسئله ثواب و عقاب بهشت و دوزخ، مطرح نیست بلکه ترک گناه و معصیت، موجب حضور قلب مىشود، این ذکر و حضور قلب از ترک گناه که پاداشش بهشت است، بهتر مىباشد.
به بیانى دیگر اگر خداوندمنان وعده داده بود که بندگانش را عقاب نکند و حتى همه را به بهشت ببرد و ترک معصیت، هیچ اثرى نداشت جز پیدایش حضور قلب، باز جا داشت که از گناه دورى بجوئیم؛ زیرا حضور قلب، داراى ثمراتى بزرگ است ولذا در دنباله آیه، بلافاصله به این جمله اشاره شده است: (و لذکر اللّه اکبر) واین امتیازى است که مؤمنین از آن برخوردارند.
البته در این زمینه، کلام زیادى است که در مقالى دیگر به نام
"نماز افضل قربات " ذکرشده است .
« تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.»