آثار وبرکات معرفت (44) فرق بین لذائذ معنوی ومادی (5)
بسم الله الرحمن الرحیم
(11)در لذائذ دنیوى ومادى یأس وناامیدىاست، از آن جائى که خواهش هاى نفسانى حد وحساب ندارد وبشر هم قدرت وتوانش محدود است ولذا در بسیارى از خواسته هاى خود ناکام مىماند ودر نتیجه مأیوس وناامید مىشود واگر آن خواسته براى او حیاتى باشد چه بسا دست از زندگى شسته ومرگ را بر زندگى ترجیح مىرهد واقدام به خود کشى مىکند.
اما در لذائذ معنوى وایمانى از آن جائى که اعتقاد وایمان به خداوند تبارک وتعالى دارد، هر چه را که بخواهد از خداوند متعال کمک مىگیردودعا مىکند در خانه اهل بیت « علیهم السلام »مىرود واز آنها کمک مىگیرد وآنها را وسیله قرار مىدهدواگر خواسته وحاجت او بر آورده نشد، خیر خود را در آن مىبیند وچون راضى به رضاى خداوند تبارک وتعالى است صبر مىکند وخداوند رؤف ومهربان هم او را یارى نموده واز راه رحمتش او را بى نیاز مىکند
به قول شاعر :
اگر بسته گردد زحکمت درى زرحمت گشاید در دیگرى .
(12)در لذائذ دنیوى ومادى ترس ووحشت است، کسى که مرتکب جرم وخلافى مىشود به عنوان مثال شخصى که دزدى مىکند خواسته نفسانى او همراه باترس واضطراب است وهر لحظه بیم آن را دارد که دستگیر شودویا کسى که قصد جان شخصى را کرده ومى خواهد او را به قتل برساند گرچه ممکن است از این کار خود لذت ببرد اما ترس وخوف از این که او را به قتل برسانند وجود دارد واین امر موجب سلب آرامش وآسایش او مىشود.
اما در لذائذ معنوى هیچ گاه ترس واضطراب راه ندارد چون هر کارى که مىکند براى رضاى خداوند متعال است حتى اگر کسى را هم به قتل برساند براى هواى نفس نیست بلکه براى رضاى خداوند متعال واطاعت امر اوست وبه تکلیف خود عمل مىنماید ولذا هیچ ترس ووحشتى ندارد دشمن اسلام را به دستور اسلام در میدان نبردحق علیه باطل مىکشد وهیچ ترسى هم ندارد «الا انّ اولیاءاللّه لاخوفٌ علیهم ولا هم یحزنون »(1) وترسى هم از مردن وکشته شدن ندارد چون مر گ را پایان زندگى نمىداند وشهادت را حیات ابدى مىداند ولذا اگر بکشد خود را پیروز مىداند واگر کشته هم بشود مرگ در راه خدا را حیات ابدى مىداندوبراین باور است که بهشت در انتظار اوست واین آرزوى مؤمن است که در راه خداوند متعال شهید شود .
--------------------------------------------------------------------------------
1- سوره یونس آیه 62