سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آثار وبرکات معارف(50) اخلاص (2)

                                   بسم الله الرحمن الرحیم

 اخلاص در عمل (2)

 

    در باب اخلاص مطلب بسیار است که در جاى خود باید به آن اشاره شود امّا آنچه که مربوط به این مقام مى‏شود واز کلام رسول اللّه ( صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏آله )استفاده مى‏گردد، عبارت است از این که اخلاص، از امتیازات مؤمنین واز آثار ونتایج معرفت مى‏باشد؛به این معنا کسى که معرفت ندارد، محال است که در او واعمال ونیّاتش اخلاص باشد .

 

    قال رسول اللّه ( صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله )مخبرا عن جبرئیل عن اللّه عزّ وجلّ انّه قال: «الاخلاص سرٌّ من اسرارى استودعته قلب من احببت من عبادى» (1) =پیامبرگرامى اسلام ( صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله )ازقول خداوند عزّ وجلّ فرموده:«اخلاص ،سرّى از اسرار من است. آن را در قلوب بندگانى که آنها را دوست مى‏دارم، امانت مى‏گذارم».

 

    بیان مطلب:

 

    از این حدیث نورانى چنین استفاده مى‏شود که اخلاص ،موهبتى الهى است که خداوند (جلّ جلاله وعظم شأنه)در اختیار کسانى که دوستشان مى‏دارد قرار مى‏دهد. در جاى خود اشاره شد که محبّت، از آثار معرفت مى‏باشد که هر چه معرفت بیشتر شود محبّت زیادتر مى‏گردد وبه این نکته هم اشاره شد که در علائق ایمانى ،علاقه ومحبّت، طرفینى است به این معنا که اگر کسى علاقه ایمانى به دیگرى داشته باشد، قطعا طرف مقابل هم نسبت به آن علاقه ‏مند مى‏باشد واین، از امتیازات آن است که قبلاً به آن اشاره شد؛ در نتیجه این علاقه خداوند که در حدیث آمده، على الظّاهر مربوط به مؤمن است، زیرا مؤمنِ واقعى، قطعا محبوب خداست وخداوند تبارک وتعالى هم محبوب مؤمن است که بالاترین درجه محبّت را نیز چهارده معصوم (سلام اللّه علیهم) دارند وخداوند متعال هم آنها را بیشتر از همه دوست داشته ولذا از بالاترین درجه اخلاص بر خوردار بوده وهستند.

 

    البتّه مخفى نماند که آنها از مخلَصین مى‏باشند؛ به این معنا که انسان کامل هستند وتمام اعمالشان با اخلاص کامل همراه است وکارى بدون اخلاص انجام نداده‏ اند که در جاى خود، این معنا ثابت است.

 

    در نتیجه اخلاص، در صورتى پیدا مى‏شود که بنده، محبوب خداوند ودود ومهربان باشد ومحبوب الهى کسانى هستند که نسبت به او معرفت دارند؛ پس اخلاص، از برکات معرفت به شمار مى‏رود

 

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

 

1- بحار الانوار ج 67 چاپ بیروت ص 249 ح 24 نقل از منیة المرید.