شناخت ارزش ها (3) تقوی
بسم الله الرحمن الرحیم
تقوى ؛ارزش واقعى:
بعد از بیان ارزشهاى اضافى واعتبارى وموقت وحقوقى ؛ نوبت به ارزش واقعى از دیدگاه اسلام وقرآن وعترت مى رسد.
در قرآن ارزش واقعى را تقوى بیان داشته ومعرفى مى کند :
(یاایّهاالّناس انّا خلقناکم من ذکر وانثى وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفواانّ اکرمکم عنداللّه اتقیکم):
اى مردم! ما شما را از یک مرد ویک زن آفریدیم وشمارااز تیره ها وقبیله ها قرار داده ایم تا یک دیگر رابشناسید ؛
(اینها ملاک امتیاز نیست) گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست .
اگر در یک جامعه معیار وملاک ارزش تقوا باشد دیگر در آن جامعه مسئله حقارت وجود ندارد چون عقده حقارت در صورتى به وجود مى آید که انسان نتواند به آن دست پیدا کند ؛هم چنین حسادت ؛اما اگر معیار ارزش تقوا بود ؛ همه
مى توانند با تقوا شوند ؛
ممکن است کسى بگویدکه همه مردم تقوا ندارند همان گونه که همه مردم ثروت ندارند؟
در جواب باید گفت: درست است که همه مردم تقوا ندارند ولى فرقى که اینجا در نداشتن تقوا با نداشتن مال وثروت وقدرت ومقام و...دارد این است که:
(1)- همه مردم مى خواهند ثروتمند و... بشوند ؛ اما نمى توانند ؛ولى همه مردم مى توانند با تقواشوند اما نمى خواهند؛ ولذا دیگر عقده حقارت پیدا نمى شود.
(2)- به دست آوردن ثروت و...؛ نیاز به زمان دارد ؛ اما به دست آوردن تقوا نیازى به زمان ندارد ؛ هر وقت تصمیم بگیرد که تقوا را پیشه کند مى تواند ونیازى به زمان ندارد ، همین که تصمیم به ترک گناه بگیرد وپشیمان از کرده هاى خود
شود وواجبات را انجام دهد او با تقوا مى شود .
(3)- در نداشتن ثروت و...؛حسادت پیدا مىشود چون نمى تواند داشته باشد وبه خاطر حسادت ، چه جرم هائى را که مرتکب نمىشود! اما در تقوا ؛غبطه است که اگر کسى به کسى غبطه بخورد ، خداوند پاداش آن عمل را به آن مى دهد ودیگر موردى براى حسادت،باقى نمى ماند .
(4) در داشتن ثروت و...؛ چه بسا بخل پیدا مىشود ؛ اما درمتّقین ؛نه تنها بخل ؛ بلکه هیچ یک از صفات رذیله راه ندارد؛زیرا شیطان در قلب مؤمن متقى راه ندارد واین صفات رذیله در قلب هاى شیطانى وجود دارد ؛ اما قلوب متقین
رحمانى است .
(5) - با ثروت توشه دنیا فراهم مىشود ولى تقوا؛ توشه آخرت است، (تزودوا؛ فان خیرالزاد التقوى) = توشه
فراهم کنید ؛ به تحقیق بهترین توشه تقوا مىباشد.
(6) - گرچه داشتن مال ومقام و...امتیاز وارزش اعتبارى است ؛امانداشتن آن ؛نقص وعیب نیست ؛ اما نداشتن تقوانقص است.
(قال امیرالمؤمنین على ( علیه السلام):اوصیکم عباداللّه بتقوى اللّه ؛ الّتى هى الّزادوبها المعاذ:زاد مبلغ،ومعاذ منجح ...)
اى بندگان خدا شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم، که زاد وتوشه اى است رساننده (به سر منزل مقصود)وپناهگاهى است که ایمن دهنده ورهاننده مى باشد...