مقام ومنزلت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) سیر? عملی استعمار ومسئ
بسم الله الرحمن الرحیم
بعداز آنى که استعمار گران متوجه شدند که با سر نیزه نمىتوانند مردم را از دین ومقّد سات آن جدا کنند ودین را
مانع رسیدن به منافع خود مىدیدند ؛راه دیگرى را در پیش گر فتند ومتأسفانه از این راه توانستند تا اندازه اى به اهداف
خود برسند وآن این بود که دیگر نیامدند با سر نیزه مردم را از روحانیت وعزادارى وحجاب منع کنند وباز دارند بلکه
این بار با نداى آزادى آمدند واجازه دادند که مردم به راهى که قبلاً انتخاب کرده بودند ادامه دهند دیگر از بى حجابى
صحبتى نبود ،دیگر کسى جلوگیرى از عزادارى نمىکرد ودیگر مزاحمتى براى علما وروحانیون ایجاد نمىکردند، این
بار از راه دیگر وارد شدند وبه این نتیجه رسیدند که باید از درون ضربه را وارد کنند وباید به گونه اى عمل کنند تا
اعتقادات مردم نسبت به این مسائل ضعیف شود ودید مردم نسبت به اسلام تغییر کرده ومردم خود از مسائل اسلامى
فاصله بگیرند بدون اینکه سر نیزه اى در کار باشد ودر این زمینه فعالیت خود را آغاز کردند.
براى رسیدن به اهدافشان از دوطریق وارد عمل شدند،ابتدایک عده از افراد فاسق وبى دین را در خیابانهاومجامع
عمومى با وضعى بسیار زننده وبى حجاب آوردند وبعد با تبلیغات سوء به آنها بها دادند وبر علیه حجاب تبلیغات
گسترده اى کردند واز طرفى به تدریج از کیفیت حجاب کاستند وحجاب را در چادر خلاصه کردند وکم کم از پوشش
اسلامى وحجابى که در اسلام به آن سفارش شده است جز یک چادر آن هم بسیار نازک ؛به گونه اى که کاملاًبدن از زیر آن
نمایان بود وبه تنها چیزى که شباهت نداشت حجاب بود وبعد از آن قلم به دستان مزدور وخود فروخته؛ حجاب را
مورد هجوم قرار داده ومسخره کردند وبیشترین مقالاتشان رادر مجله "زن روز "مىنوشتند وآنهایى که حجاب را در
چادر آنهم چادر آنچنانى مىدیدند کم کم باور مىکردند که این حجاب ارزشى ندارد وبود ونبود آن فرقى نمىکند،بعد
از آنى که زمینه را مناسب دیدند آمدند وقانونى را وضع کردند که دانش آموزان حق ندارند با حجاب به دبیرستان بروند
که البته این قانون یک روز بیشتر اجرا نشد، آنها خیال کردند توانسته اند با برنامه هاى خود مردم را منحرف کرده ونقشه
هاىخود را عملى کنند اما از آن جایى که جامعه اسلامى ایران از روز اول در خط امام زمان حجة بن الحسن العسگرى
(عجل اللّه تعالى فرجه الشریف)وا هل بیت ونوّاب آن حضرت یعنى مراجع عظام در زمان غیبت آن حضرت بوده اند با
اینکه طاغوت آن چنان خفقانى بر جامعه ایجاد کرده بود که کسى جرأت نداشت در مقابلشان موضعگیرى کند بااین
حال؛این قانون رایک روز بیشتر نتوانستند اجراکنند زیرا با مخالفت مردم روبرو شدند به این معنا که ترجیح دادند که
ترک تحصیل بکنند ولى دست از حجاب خود بر ندارند وقتى که دیدند این گونه برخورد منفى با این قانون شد مجبور
شدند که قانون را لغو کنند.
جادارد به حرکتى که مرحوم آیة اللّه مرتضى مطهرى ( قدس سره)در آن زمان کردند اشاره شود وآن این که در همان
مجله(زن روز)سعى کردند پاسخ آن مطالب موهن رابدهند واجازه ندادند تا با قلمهاى مسموم خودشان افرادى که
آشنایى با فرهنگ اسلام نداشتند را منحرف کنند وجلوى این حرکت تند دشمنان را با جواب هایى که مىدادند گرفتند
ولذا در همان زمانى که دشمن توانسته بود با تبلیغات وبا قلمهاى مسموم عده زیادى را اغفال کند ؛ایشان توانستند با
بیان حقایق؛ اهل بصیرت وکسانى که تشنه معارف اسلامى بودند را آگاه کند وبعدا آن مطالب جمع آورى شد وبه
صورت کتابى در آمد به نام "مسئله حجاب "ولذا در همان زمان در همان جامعه اى که بى حجابى براى عده اى ارزش به
شمار مىرفت اما در همان جو آلوده ومسموم ،عده زیادى رو به حجاب آوردند وبا پوششى کامل در جامعه حضور پیدا
مىکردند ؛به طورى که براى بعضى از مردم سؤال انگیز بود که این چه نوع حجابى است که در بین دختران تحصیل
کرده دانشگاهى رواج پیداکرده است؟ در جواب مىگفتند این حجاب آقاى مطهرى است.