سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آثار وبرکات معرفت (35) گریه واشک (6)

                                                             بسم الله الرحمن الرحیم

 

    از جمله حسنات ،"تباکى" در مجالس سوگوارى حضرات معصومین « علیهم‏ السلام » خاصه ،حضرت سیدالشهداء« علیه‏ السلام »مى‏باشد که در این زمینه روایات زیادى از معصومین « علیهم‏ السلام »وارد شده است که بعضى ازآن روایات بیان شد.

 

    هم چنین "صَرخَه"(1) وصیحه زدن وشیون کردن در عزاى سالار شهیدان که امام جعفر صادق « علیه ‏السلام » در حق آنان دعا کردند.

 

    به سند صحیح ومعتبر از معاویة بن وهب روایت شده که گفت :از ابى عبداللّه (امام جعفر صادق « علیه‏ السلام »اجازه واذن دخول در خانه آن حضرت را طلب کردم به من فرمودند: داخل شو،پس من داخل شدم وحضرت را در مصلّى خویش دیدم، نشستم تا نماز حضرت تمام شد پس شنیدم که با پروردگار خود مناجات مى‏کند ،حدیث طولانى است حضرت در پایان براى زائرین وعزاداران جدّش حضرت سیّدالشّهداء« علیه‏ السلام » وائمه هدى « علیهم‏ السلام »از درگاه خداوند رحمن و رحیم چنین مسئلت مى‏نماید:

 

    «...فارحم تلک الوجوه التّى قد غیرّتهاالشّمس ،وارحم تلک الخدود التّى تقلبّت على حفرة ابى عبداللّه « علیه‏ السلام »وارحم تلک الأعین التّى جرت دموعهارحمة‏لنا،وارحم تلک القلوب التّى جزءت واحترقت لنا،وارحم الصّرخة التّى کانت لنا...».(3)

 

    «..پروردگارا! رحمت بفرست برآن چهره هائى که آفتاب آنها را تغییر داده است «کنایه از این که براى رفتن به زیارت سیدالشهداء(« علیه‏ السلام » در اثر تابش آفتاب به صورتشان رنگ صورت تغییر مى‏کند»،خدایا رحم بفرست برآن گونه هائى که براى زیارت سیدالشهداء« علیه‏ السلام »دگرگون شده است ورحمت بفرست بر آن چشم هائى که از روى ترحمّ براى ما اشکشان جارى است ورحمت بفرست بر آن دلهائى که براى ما آتش مى‏گیرد ومى سوزد ورحمت بفرست بر کسانى که براى مصائب ما شیون مى‏کنند وباصداى بلند صیحه مى‏زنند (وزَجِهّ وناله مى‏کنند)...».

 

1- صیحه سخت، بانگ وفریاد کردن، فغان کردن.لغت نامه دهخدا- ص /192

 

2-وسائل الشیعه، کتاب الحج باب 37/ از ابواب المزار- ح/7 (19485) ص 32


 

آثار وبرکات معرفت (34) گریه واشک(5)

 

 
 

                             بسم الله الرحمن الرحیم    

   

    فرق بین گریه از خوف خداوند عزّوجلّ و بر مصائب اهل بیت معصومین « علیهم‏ السلام »با گریه براى مشکلات وگرفتاریها:

 

    همانگونه که درباره محبّت؛ بین محبت معنوى ومادى فرقهائى وجود دارد که به بعضى‏از آنهااشاره شد،هم چنین بین گریه ‏براى امور دنیوى ومادى با گریه براى امور اخروى ومعنوى وبه بیانى دیگر،گریه مؤمن با گریه غیر مؤمن فرقهائى دارد که به چند نمونه از آن اشاره مى‏شود:

 

    (الف): کسانى که ایمانشان ضعیف است وتقوا ندارند ،در مقابل مشکلات وگرفتاریهاعاجزند وامیدى ندارندوصابر نیستند جزع وفزع وبى تابى مى‏کنند ،امّا مؤمنین هیچ گاه براى امور دنیوى گریه نمى‏کنند زیرا در مقام تسلیم ورضا مى‏باشند وراضى به آنچه که پیش آید، هستند ودر مقابل مشکلات صبر مى‏کنند.

 

    (ب) :کسانى که فقط به دنیا فکر مى‏کنند وغافل از امر آخرت ودین هستند اگر مشکلى نداشته باشند اصلاً گریه نمى‏کنند بخلاف مؤمنین چون معتقدبه قیامت هستند از خوف عذاب الهى گریانند.

 

     گریه بر هر درد بى درمان دواست   چشم گریان چشمه فیض خداست 

 

    گریه براى مصائب اهل بیت( علیهم ‏السلام )از شعائردین است .

 

    فرق مابین گریه از خوف مقام خداوند متعال وقبر وقیامت وگریه براى مصائب اهل بیت ( علیهم ‏السلام ) خاصّه حضرت سیدالشهداء( علیه ‏السلام )به این است که: افضلیت ولطف گریه از خوف خدا وقیامت در صورتى است که درخفا باشد، خاصّه در دل شب ،دور از دید مردم، در خلوت انس با پروردگار ؛ اما گریه براى اهل بیت « علیهم ‏السلام »خاصّه حضرت ابى عبداللّه الحسین سیدالشهداء « علیه‏ السلام » از شعائر دین است ؛ لذا لطف آن در آشکارا ودر بین مردم بودن مى‏باشد واین معنا از روایات وارده وسیره معصومین « علیهم ‏السلام »استفاده مى‏شود.

 

    ازحضرت صادق « علیه ‏السلام »منقول است که حضرت امام زین العابدین « علیه ‏السلام »بعد از واقعه کربلا، چهل سال برپدر بزرگوار خود گریست، ودر این مدت روزها روزه داشت وشبها به عبادت قیام داشت وغلام آن حضرت هنگام افطار آب وطعام براى آن جناب حاضر مى‏کردودر پیش آن جناب مى‏نهادوعرض مى‏کردمیل بفرمائید مولاى من! حضرت مى‏فرمود:«قُتِل ابن رسول اللّه جائعا قُتِل ابن رسول اللّه عطشانا»یعنى من جگونه آب وطعام بخورم وحال آن که پسر رسول خدا « صلى‏الله ‏علیه ‏و‏آله »را با شکم گرسنه ولب تشنه شهید کردند. واین کلمات را مکرر بیان مى‏فرمود وگریه مى‏کردتا آن که طعام وآب را با آب دیده واشگ ممزوج ومخلوط مى‏داشت وپیوسته بدین حال بود تا خداى خود را ملاقات کرد.(1)

 

    لذا فقها ومراجع عظام وعلماء وبزرگان دین همیشه سعى بر این داشته ودارند که مجلس عزادارى برپا کرده وخود در آن مجالس شرکت نموده ودر مقابل دیگران براى مصائب اهل بیت « علیهم ‏السلام »اشک ریخته وگریه کنند.

------------------------------------------------------------------------------------------------ منتهى الامال ج 1 ص


آثار وبرکات معرفت (33) گریه واشک (4)

                                         بسم الله الرحمن الرحیم    

    دفع وهم =

 

    شبهه ‏اى راکه بعضىالقاء مى‏کنند وبه موجب آن از بعضى از روایات چشم پوشى مى‏کنند این است که این گونه روایات انسان را جَرى مى‏کند وبه عاصى جرأت ارتکاب گناه ومعصیت را مى‏دهدواورا امیدوار نموده ودر نتیجه موجب اسرار عاصى در معصیت مى‏شود، به این بیان که هرچه میخواهى بکن با یک تباکى تمام گناهانت آمرزیده مى‏شود وازاهل بهشت مى‏شوى وبعضى از مردم بر این باورند ولذاازارتکاب هیچ گناهى دریغ ندارند ومرتکب هر گناهى که دوست داشته باشند مى‏شوند ومیگویند ما در عاشورا عزادارى مى‏کنیم وهمان عزادارى ما را نجات مى‏دهد.

 

    در دفع این وهم باید چنین گفته شود:

 

    که درست است که شرکت در مراسم عزادارى سالار شهیدان حضرت ابى عبداللّه الحسین « علیه‏ السلام »از اهمیت خاصى بر خورداراست وخداوند تبارک وتعالى هر گونه حرکت دراین دستگاه را موجب آمرزش گناهان قرار داده است حتى "تباکى"،

 

    اما نکته ‏اى راکه بعضى از مردم از آن غفلت دارند واین غفلت موجب شده است که

عدّه‏ اى جرأت پیدا کنند وبه فکر ترک گناه نباشند وبه پیروى از هواى نفس وشیطان به هرگناهى روى آورند وتقوا را پیشه خود قرار ندهند ودسته‏ اى دیگر اینگونه احادیث را جعلى بدانند،این است که (این حسنات در صورت قبولى موجب نجات است).

 

    بیان مطلب :

 

    جاى هیچ شک وتردیدى نیست که اگر خداوند تبارک وتعالى یک حسنه را قبول کند قطعا پاداشش بهشت است ولذا اگر به آیات وروایاتى در باره حسنات ذکر شده است توجه شود این معنا قطعى است که حسنات وخوبیها موجب آمرزش گناهانند «انّ الحسنات یذهبن السیئات»(1) انجام دادن حسنات موجب از بین رفتن گناهان مى‏شود ودر جاى دیگر خداوند تبارک وتعالى وعده داده است که نه تنها گناهان را مى‏آمرزد،بلکه گناهان را به حسنات تبدیل‏ مى کند

«یبدل اللّه سیئاتهم حسنات»(2).اما نکته‏ اى که مورد غفلت واقع شده است وکمتر به آن توجه مى‏شود قبولى حسنات است به این بیان: اگر مطلب این گونه بود که اگر کسى کار نیکى انجام دهد اهل بهشت است، شرطى نداشت اشکال وارد بود اما خداوند متعال تمام این حسنات را مشروط قرار داده است به قبولى‏وشرط قبولى اعمال وحسنات راداشتن تقواقرار داده است،«انّمایتقبل اللّه من المتقین» (4) (3)

 

با حفظ این معنا دیگر جایى براى این توهّم باقى نمى‏ماند که هرچه خواستى بکن با یک حسنه گناهانت آمرزیده مى‏شود واین از القائات شیطان است تا نگزارد که مردم تقوا را پیشه کنند.

 

    به بیانى دیگر زمانى این اعمال موجب نجات مى‏شود که انسان تقوا را پیشه کند وبدیهى است که قبولى حسنات حتى یک حسنه موجب نجات وپاداشش بهشت است ؛ زیرا خداوند متعال سریع الرضاست وغفار الذنوب است واو وعده داده است که از متقین قبول مى‏کند واگر کسى با تقوا شد حتى یک حسن? او موجب نجاتش مى‏شود ؛ زیرا خداوند وعده داده است و

«انّ اللّه لا یخلف المیعاد».(5)

--------------------------------------------------------------------------------

1-سوره هود آیه 114

 

2- سوره فرقان آیه 70

 

3-سوره مائده آیه 27

 

4- براى اهل ادب این معنا پوشیده نیست که انما دلالت بر حصر مى‏کند یعنى این است وجز این نیست.

 

5- سوره رعد آیه31

 
 

آثار وبرکات معرفت (32)گریه واشک

   بسم الله الرحمن الرحیم    

 خامسا= این جمله ‏اى که در روایت آمده که اگر کسى یک قطره اشک بریزد براى مظلومیت حضرت سیدالشهداء« علیه السلام »موجب آمرزش گناهان مى‏شود شاید کنایه از این باشد که کسى که مؤمن نباشد حتّى نمى‏تواند یک قطره اشک براى امام حسین « علیه ‏السلام »بریزد واین بیانگر اهمیت گریه براى حضرت سیدالشهداء« علیه ‏السلام » مى‏باشد.

 

    مانند این روایت حدیثى از رسول اللّه « صلى‏الله ‏علیه ‏و‏آله »آمده است که اگر کسى دو رکعت نماز بخواند بطورى که در آن حضور قلب داشته وفکرش درامردنیا(جاى دیگر) مشغول نباشد گناهان او آمرزیده مى‏شود .

 

    «قال‏ رسول‏ اللّه( صلى‏الله‏ علیه ‏و‏آله ):«من صلّىرکعتین،لم‏یحدث فیهمانفسه بشىٍ من‏الدنیا،غفرله ماتقدّم من ‏ذنبه»(1)

 

    شاید مقصود حضرت این باشد، کسى که تقوا ندارد ومؤمن نیست حتّى نمى‏تواند دو رکعت نماز با حضور قلب بخواند

 

    سادسا= گریه واشگ از امتیازات مؤمنین است ،امّابراى آمرزش گناهان خداوند تبارک وتعالى براى کسانى که"تباکى" مى‏کنند (یعنى خود رابه صورت گریه کنندگان در مى‏آورند) وعده داده است .

 

    از آنجائى که خداوند تبارک وتعالى داراى فضل ورحمت است وغّفار الذّنوب است وسیدالشهداء« علیه‏ السلام »سفینة النجاة است ولذا هرکسى به هر نحوى وهرصورتى براى اقامه عزادارى سیدالشهداء« علیه ‏السلام »وزنده نگاه داشتن راه آن حضرت قدمى بردارد، موجب خوشنودى خداوند متعال مى‏باشدودر نتیجه موجب آمرزش گناهانش مى‏شود ولذا روایات زیادى ازائمه معصومین « علیهم‏ السلام »به مارسیده است که حتّى تباکى براى حضرت سیدالشهداء« علیه‏ السلام »موجب آمرزش گناهان مى‏شود.

 

    قال ابن طاووس روى عن ال الرسول ( علیهم السلام )انهّم قالوا«:...من بکى وابکى واحدافله الجنّه ومن تباکىفله الجنّه» (2)

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

1- المحجة البیضاء، ص 349

2- بحارالانوارج 35 ص 377 باب 18


آثار وبرکات معرفت (31)

                          بسم الله الرحمن الرحیم   

  دفع وهم:

 

    بعضى از کسانى که با معارف اسلامى آشنا نیستند وهمیشه خواسته ‏اند مسائل رااز منظر طبیعى ومادّى وفیزیکى مورد بررسى قرار دهند، به این گونه روایات که مى‏رسند بلا فاصله از آن چشم پوشى مى‏کنند ومى گویند با عقل سازگار نیست، چطور ممکن است یک انسان گنه کار با یک قطره اشک تمام گناهانش آمرزیده شود وحتّى بعضى سوء استفاده از این معنا کرده ومى گویند هر گناهى که مى‏خواهى بکن با یک قطره اشک تمام گناهانت بخشیده مى‏شود وهمین فکر اورا نسبت به ارتکاب معاصى وگناه جَرى مى‏کند ؛ لذا عدّه‏ اى با این اندیشه آمده‏ اند ودلالت این گونه روایات را زیر سؤال برده ودر نتیجه از قبول آن خودارى نموده ‏اند وبر آن شده‏ اند که این گونه روایات را رَد کنند.

 

    اما باید در پاسخ به کسانى که در مقابل این گونه از روایات عجولانه‏ اظهارنظرمى‏کنند، چنین گفت :

 

    اولاً= فقه الحدیث امرى است تخصّصى ونیاز به آشنابودن با فرهنگ اسلام دارد چه بسا روایاتى که براى درک معناومفهوم آن باید سالهازحمت کشیده ومقدمات علمى وعملى را فراهم نموده،تابتوان جان کلام ائمه هدى ومعصومین « علیهم‏ السلام »رادرک نماید،این سرمایه ‏اى نیست که هر کسى بتواند به سادگى به آن دست بیابد

 

    ثانیا= درپاسخ کسانى که مى‏گویند چطور با یک قطره اشک تمام گناهان آمرزیده مى‏شود باید گفت :

 

گریه واشگ عِدل توبه است، بدین معنا ؛ چطور اگر کسى از گناهان خود پشیمان شود وتوبه کند خداوند تبارک وتعالى تمام گناهان او را مى‏بخشد، همینطور اگر کسى براى مظلومیتّ وشهادت حضرت سیدالشّهداء« علیه ‏السلام »یک قطره اشک بریزد تمام گناهانش آمرزیده مى‏شود، به بیانى دیگر خداوند غفور وبخشنده ومهربان راههائى را براى آمرزش بندگان قرار داده است که از آن جمله عزادارى و گریه کردن براى مظلومیت اهل بیت عصمت وطهارت« علیهم‏ السلام »خصوصاسالار شهیدان حضرت ابى عبداللّه الحسین « علیه ‏السلام »مى‏باشد.

 

    ثالثا= گریه براى مظلومیت اهل بیت « علیهم‏ السلام »یک سرمایه ایست که هر کسى لیاقت وتوفیق آن را ندارد ؛ زیرا گریه واشک ثمره محبت شدیداست تا علاقه فراوان نباشد اشک جارى نمى‏شود وعلاقه زیاد ثمره معرفت وشناخت است وتا شناخت ومعرفت نباشد علاقه زیاد پیدا نمى‏شود ومعرفت هم تا تقوا وایمان واقعى نباشد پیدا نمى‏شود ولذااین امتیازى است که خداوند به مؤمنین عطا فرموده ‏است ،اگر کسى خواسته باشد از این امتیاز یرخوردار شود باید در سلک مؤمنین قرار گیرد ولذا در روایتى از رسول اللّه « صلى‏الله ‏علیه ‏و‏آله » آمده است که براى شهادت حضرت سیدالشهداءامام حسین« علیه‏ السلام »حرارتى در قلوب مؤمنین مى‏باشد که هرگزبه سردى نمى‏گراید.

 

    قال رسول اللّه ( صلى‏الله‏ علیه‏ و‏آله ):«انّ لقتل الحسین حرارة فى قلوب المؤمنین لاتبردابدا»

 

    روى این حساب است که هر چه ایمان قوى‏تر باشد معرفت وشناخت زیادتر مى‏گردد وهرچه معرفت بیشتر شود، علاقه ومحبّت بیشتر مى‏شود وهر چه محبّت بیشتر شود حزن واندوه وحرارت در قلب زیادتر مى‏شود ولذا ایمان امام عصر حضرت بقیة اللّه الاعظم حجة‏بن الحسن العسگرى عجل اللّه تعالى فرجه الشریف ارواحناله الفداه از همه بیشتراست ولذاحزن واندوه آن حضرت نسبت به عزادارى براى جدّش از همه بیشتر مى‏باشد ،بطورى که در زیارت ناحیه مقدسه آمده است :«...ولاندبنّ علیک صباحاومسائا...ولابکینّ علیک بدل الدموع دما...»

 

    مى‏فرماید:یاجدا !براى تو صبح وشب گریه مى‏کنم واشک مى‏ریزم...اگر اشک چشمم تمام شود خون گریه مى‏کنم...

 

    رابعا= هراشک وگریه‏ اى که‏ این‏ ارزش را ندارد، چه بسا کسانى که براى مشکلاتى که دارند گریه مى‏کنند براى گرفتاریهاى خود اشک مى‏ریزند اگر مشکلى نداشته باشند اصلاً گریه‏ اى ندارند اما بخلاف گریه‏ اى که مؤمنین در عزادارى مى‏کنند، در هر زمانى ودر هر مکانى ودر هر موقعیتى ولو هیچ گرفتارى ومشکلى هم نداشته باشند در بهترین موقعیت هم باشند همین که نامى از مصائب اهل بیت « علیهم ‏السلام »برده شود یا ایام عزادارى فرا برسد آن حرارت نمى‏گزارد که آنهابى تفاوت باشند ،مؤمنین شادى وغم خود را با شادى وغم اهل بیت وفق مى‏دهند اگر آنها عزادارنداینان هم عرادار

مى باشندولو هیچ مشکلى نداشته باشند بلکه اگر خبرهاى مسرّت بخش وخبرهاى خوشى هم به ایشان برسد آنان رامسرور وخوشحال نمى‏کند ؛چون ایام عزاداریست ،بطور مثال اگر روز عاشورابراى مومنى هر گونه خبر خوشى بیاورند او را شاد ومسرور نمى‏کند ؛زیرا آن حرارت شهادت سیدالشهداء« علیه‏ السلام »در قلب او اجازه ورود سرور وشادى را نمى‏دهد، طوبىلهم ثم طوبى لهم .